اين مقاله نه يک مقاله سياسي با پايداشت ديپلماتيک که بيشتر يک درد دل شخصي و دعوت به يک قضاوت دررني محسوب مي شود. اخيرا و پس از جنگ 54 روزه ميان جمهوري هاي آذربايجان و ارمنستان ، دولت آذربايجان با تحت کنترل گرفتن کريدور موسوم به زنگزور، پس از ساعت ها معطل کردن کاميون هاي ايراني که قصد عبور از جاده قليان گوري را داشتند ??? دلار حق ترانزيت مطالبه نمودند. اينکه انگيزه و هدف اصلي دولت لذربايجان از اين اقدام چيست و تبعات آن چه خواهد بود، موضوعي است مستقل که ررررد به آن بيرون از مجال و فرصت اين نوشته است. ديگر اينکه صد البته اخذ حقوق گمرکي، عوارض ترانزيتي و حق خک ، در مباحث تجارت بين المللي و حمل و نقل کالا، حق مسلم هر کشوري است، لكن موضوع اصلي اين نوشته يلداوري و بازخواني يک جريان در تاريخ معاصر روابط ايران - آذربايجان مي باشد و به چالش کشيدن منطق و وجدان مخاطبان عزيز براي داوري و قضاوت شخصي.

  1.  زمستان سال ???? ارتش ارمنستان با سلسه حملاتي به مناطق جنوبي قره باغ شهرهاي فضولي ، زنگلان و روستاهاي تابع آنها را به تصرف خود درآوردند. تنها علت عدم تکرار کشتار فجيع اذريهاي خوجالي (خواجه لو) و كلبجر در مناطق يادشده، دخالت نظامي ايران در حمايت از مردم آذربايجان و پناه دادن مهاجران اواره توسط جمهوري اسلامي با گشودن مرزهاي شمالي کشور و اسکان و کمک رساني سريع به آنان بود. پس از آن واقعه و با انسداد كامل مسير ارتباط زميني آذربايجان به جمهوري خودمختار نخجوان، در پاسخ به استمداد دولت وقت باکو، ايران داوطلبانه و با هدف حمايت از کشور دوست و برادر (1) با گشودن نقاط گمرکي بيله سوار و جلفا بروي خودروهاي باري و سواري آذربايجان، ?? کيلومتر جاده هاي ترانزيتي خود را در اختيار کاميون هاي آذربايجان قرار داد تا براحتي بتوانند با جمهوري مختار نخجوان ارتباط برقرار سازند. آن مصير و ان جاده ها بيش از ?? سال مورد استفاده دولت و مردم آذربايجان قرار گرفت و طي اين سالها حتي يک دلار بعنوان حق خاک از آنان مطالبه نشد. طي قريب به سه دهه ناوگان حمل و نقل جمهوري آذربايجان نه تنها بصورت کاملا رايگان از مسير يادشده استفاده مي کردند بلکه از خدمات راهداري، بنزين و گازوييل ارزان قيمت جمهوري اسلامي و مراکز تعمير و تعويض قطعات کاميون هاي خود در ايران بهره مند بودند. کار به جايي رسيد که رانندگان و صاحبان کاميون ها هنگام بازگشت به شهر و خانه خود، ارزاق و مايحتاج خانواده خود را نيز از داخل خاک ايران خريده و با خود مي بردند. تمامي اين جريانات در مقابل ديد دولت ايران بود. در اين مسير ايران هيچگاه به شهروندان آذربايجان بعنوان يک منبع درآمد ننگريست و در تمامي اين سالها أنان حکم ميهمان را داشتند؛ تا آنجا که در جايگاه هاي سوخت رساني، تعميرگاه ها، رستوران هاي درون شهري و بين راهي و ... براي رفاه حال اين «ميهمانان» تابلوهاي راهنما و اطلاع رساني به خط ترکي آذربايجاني نصب شده بود. تمام اذربايجاني هايي که طي اين سالها از اين مسير تردد داشتند، شاهدان زنده اين مدعا هستند. مسير زميني بيله وار. جلنا بيش از دو دهه انهم بطور کاملا رايگان در اختيار آذربايجان و نخجوان بود. محبت گزافي نيست اگر اين مسير حدودا ??? کيلومتري را در جاده حرمت » يا « جلسه برادري» نام گذاريم.
  2.  جاده حرمت تنها يکي از ده ها مورد کمک ها و حمايت هاي بلاعوض داوطلبانه ي جمهوري اسلامي ايران به جمهوري آذربايجان مي باشد. از حمايت هاي مستقيم نظامي در مناقشه قره باغ، ارسال نيروهاي رزمنده کارکشته سپاه قدس، أموزش 8هزار نيروي جنگي آذربايجان، حمايت چندين ساله از ?? هزار شهروند جمهوري آذربايجان توسط کميته امداد امام خميني، ارسال گاز، برق و مايحتاج أعباسي به جمهوري آذربايجان و نخجوان، تخصيص500 ميليون دلار اعتبار، ارسال تجهيزات نظامي، انتقال نيروهاي نظامي و رزمندگان الغانممقاني به آذربايجان، لغو يک جانبه رواديد و ... تنها نمونه هايي معدود از موارد حمايتي ايران نسبت به همسايه شماليش بشمار مي آيد.
  3. در تقويم جمهوري آذربايجان يکي از اعياد مهم ملي آن کشور ?? ژوئن يا روز نجات ملي است. روزي که حيدر عليف رئيس جمهور فقيد آذربايجان (که از وي بعنوان رهبر ملي و معمار آذربايجان نوين ياد مي شود) ازنخجوان به باکو آمد. بسياري در آذربايجان سعي در کتمان و به فراموشي سپردن نقش ايران در حمايت و بروي کار آمدن حيدر عليف دارند. لكن بجاست تا مردم آذربايجان در اين مورد تحقيق و از بازيگران آن سال هاي عرصه سياست آذربايجان، در رابطه با نقش ايران در تکوين روز نجات ملي کشورشان سوال کنند. شايد بسياري ندانند که حيدر عليف با هواپيماي شخصي رييس جمهور وقت جمهوري اسلامي، مرحوم آيت الله هاشمي رفسنجالي از نخجوان به باكو أمد.

از خوانندگان عزيز مي خواهم با عقل سليم و وجدان بيدار و به دور از هرگونه حب و بغض دو جمله زير را در ترازوي قضاوت خود قرار دهند و نتيجه بگيرند :

الف)جمهوري اسلامي بيش دو دهه مسير زميني بطول 4?? كيلومتر از خاک کشورش را بدون هيچ چشمداشتي در اختيار ناوگان حمل و نقل آذربايجان قرار داد و در اين مسير ميهمانان خود را از تمامي امکانات لجستيکي ورفاهي بهره مند ساخت.

ب)جمهوري آذربايجان پس از اتمام جنگ 44 روزه با ارمنستان و کنترل کريتور موسوم به زنگه زور با ايجاد بست بازرسي در اين نوار هم مرز با ايران، بابت تردد هر کاميون ايراني از اين مسير 5 کيلومتري، يکصدو سي دلاربعنوان حق ترانزيت مطالبه نمود.

 در جمله فوق جايي براي تفسير و توضيح باقي نمي گذارد لكن بگذاريد موضوع را در قالب يک مثال ساده علوان كنم . مرد خانواده همسايه شما به هر دليلي به زندان مي افتد و به مدت ده سال در حبس مي ماند. در اين سال ها شما هيچ کمک و حمايت مادي و معنوي را از خانواده وي دريغ نمي دارد. از کمک هاي مالي گرفته تا تحصيل فرزندان وي و قس على هذا. حال که همسايه شما از اد شده، يک شب براي انتقال فرزند بيمارتان به بيمارستان خودروي وي را قرض مي خواهيد. اگر او بابت استفاده شما از ماشينش کرايه هنگتي مطالبه کند، نسبت به اين همسايه چه حس و فکري پيدا خواهيد کرد؟ بلاشک بر خوش بينانه ترين حالت را به حافظه وي شک خواهد کرد و يا به اخلاق و السكيتش.

 سياست و ديپلماسي هم مانند هر پديده اجتماعي ديگر داراي اخلاق و ارزش هاي اليک مخصوص خود مي باشد. در نقد و ارزيابي رويکرد دولتها نيز موازين اخلاقي تعريف شده اي حکم است. اقدام اخير جمهوري آذربايجان در خصوص ادعاي حق ترانزيت از کريدور زنگه زور، أنهم با آن پيشينه رويکرد حمايتي دوستانه و برادرانه جمهوري اسلامي ايران، در هر تر از روي نقد و قضاوتي که قرار گيرد، به قطع يقين محکوم مي گردد.

در هر صورت يکي از موارد زير هدف قضاوت قرار خواهد گرفت : با حافظه تاريخي و با اخلاق ميامي دولت آذربايجان. ايران به شدت اصرار دارد تا طرف هاي آخري تاريخ معاصر روابط دو کشور را بصورت جدي مرور کنند و سياستها و اقدامات حمايتي و برادرانه جمهوري اسلامي ايران را بخاطر اورلد چراکه در غير اينصورت اخلاق سياسي و ديپلماتيک خود را زير سوال خواهند برد.

والسلام.